به گزارش یزدفردا به نقل از گلم، حتی موفقترین ازدواجها نیز با چالشهایی روبهرو میشوند، اما برخی مشکلات آنقدر عمیقاند که اگر حل نشوند، میتوانند به طلاق منجر شوند. جف گونتر، مشاور حرفهای مستقر در پورتلند، درباره چالشهای پیچیده زندگی مشترک گفتوگویی اختصاصی داشته است. گونتر که از سال ۲۰۰۵ با زوجها و افراد بهطور جداگانه کار کرده، در پلتفرمهای اجتماعی مانند تیکتاک و اینستاگرام نیز فعالیت دارد. او پنج مشکل اساسی را که میتوانند یک زندگی مشترک را به نقطهی پایان برسانند، تشریح کرده است.
نادیده گرفتن توجهات کوچک
یکی از نشانههای آشکار بحران در زندگی مشترک، کاهش توجه و صمیمیت میان زوجین و تبدیل شدن آنها به همخانههایی سرد و بیاحساس است. گونتر توضیح میدهد: «اگر با گذر زمان، دیگر ابراز محبتهای کوچک مانند تعریف و تمجید، شوخی، لمس کردن یا سپری کردن لحظات باکیفیت با یکدیگر را کنار بگذارید، در واقع مانند دو همخانه هستید که فقط در راهرو یکدیگر را میبینند. این فاصلهی عاطفی میتواند آنقدر عمیق شود که پر کردن آن غیرممکن به نظر برسد یا یکی از طرفین از نظر احساسی از زندگی مشترک خارج شده باشد.» برای جلوگیری ازاین مشکل، حفظ سطحی سالم از صمیمیت و اولویت دادن به زمان باکیفیت و حرکات عاشقانه ضروری است. اما اگر هر دو طرف تلاش خود را متوقف کرده باشند یا دیگر رابطه را ارزشمند ندانند، ممکن است زندگی مشترک به نقطهی بازگشتناپذیر رسیده باشد.
مشاجرات تکراری
اختلاف نظر در هر رابطهای طبیعی است، اما اگر بحثها و مشاجرات همواره دربارهی موضوعات تکراری باشند و هیچگاه حل نشوند، خطرناک خواهند شد. گونتر میگوید: «بحثهای حلنشدهی مداوم، که همیشه بدون نتیجه باقی میمانند، باعث ایجاد کینه، تحقیر و خستگی عاطفی میشوند. در چنین شرایطی حتی بحثهای کوچک نیز احساس ناامیدی ایجاد میکنند و منجر به عقبنشینی احساسی طرفین میشوند.» این الگوی ناسالم باعث عدم برآورده شدن نیازها و افزایش تنش میشود. در چنین شرایطی، ادامهی رابطه ممکن است بیثمر به نظر برسد، زیرا مسیر ترمیم مشکلات بیش از حد دشوار به نظر میآید.
تمایل به استقلال
گونتر در اینباره توضیح میدهد: «گاهی اوقات یکی از طرفین در رابطه نیاز به آزادی بیشتری دارد. این موضوع لزوماً به دلیل کمبودهای طرف مقابل نیست، بلکه اغلب به یک سفر شخصی برای کشف خود مربوط میشود.» داشتن فضایی شخصی در رابطه کاملاً طبیعی است، اما اگر این تمایل بهگونهای باشد که یکی از طرفین احساس کند در رابطه گیر افتاده یا محدود شده، میتواند به زندگی مشترک آسیب جدی بزند. گونتر معتقد است که در برخی موارد، فردی که خواهان استقلال است، همچنان شریک زندگی خود را دوست دارد، اما احساس اسارت در رابطه میتواند فاصلهای ایجاد کند که دیگر قابل جبران نیست. اگر این نیاز به استقلال به دلیل مسائل حلنشدهی عمیقتری باشد، تنها راهحل برای آن ممکن است پایان زندگی مشترک باشد.
احساسات نسبت به فردی دیگر
گونتر میگوید: «احساس علاقه به فردی خارج از رابطه معمولاً نشانهی نیازهای عاطفی برآوردهنشده است. این اتفاق بهعنوان خیانتی احساسی تلقی میشود و میتواند اعتماد را بهشدت تخریب کند.» اعتماد یکی از ارکان اساسی هر رابطهای است که بهمرور زمان شکل میگیرد. اگر خیانت رخ دهد، برخی افراد ممکن است دیگر نتوانند اعتمادشان را بازگردانند. در چنین شرایطی، ادامهی رابطه میتواند منجر به چرخهای سمی از رنجش و بیاعتمادی شود. گونتر هشدار میدهد که اگر توجه و محبت یکی از طرفین به فردی دیگر معطوف شود، بازسازی رابطهی اولیه بسیار دشوار و حتی غیرممکن خواهد بود.
رشد فردی و فاصله گرفتن از یکدیگر
تغییر در رابطه یک امر طبیعی است، اما چرا گاهی زوجها از یکدیگر فاصله میگیرند؟ گونتر در اینباره توضیح میدهد: «گاهی اوقات، افراد در مسیر زندگی تغییر میکنند و ارزشها، باورها یا نیازهایشان دیگر با یکدیگر همخوانی ندارد. این موضوع میتواند منجر به ناسازگاری شود. این اتفاق لزوماً تقصیر کسی نیست و حتی غیرقابل پیشبینی هم هست، اما میتواند باعث شود زندگی مشترک از هم بپاشد.» برخی از زوجها میتوانند رابطهی خود را با تغییرات وفق دهند، اما برخی دیگر در این مسیر دچار مشکل میشوند. اگر فاصلهی احساسی بیش از حد شود، بازسازی ارتباط بسیار دشوار خواهد شد. با این حال، این بدان معنا نیست که اگر نشانههایی از این مشکلات را در رابطهی خود مشاهده کردید، حتماً محکوم به جدایی هستید. پویایی روابط بسیار پیچیده است و عوامل زیادی بر آن تأثیر میگذارند. مراجعه به یک مشاور روابط میتواند کمک کند تا مشکلات شناسایی و راهکارهایی برای حل آنها ارائه شود، به شرط آنکه هر دو طرف مایل به تلاش و تغییر باشند.
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
سهشنبه 25,مارس,2025